حسرت313

  • خانه 
  • مهدویت 

شعر آرام جان

26 اسفند 1395 توسط حسرت 313

گاهی مسیر جاده به بن بست می رود

گاهی تمام حادثه از دست می رود
گاهی همان کسی که دم از عقل می زند

در راه هوشیاری خود مست می رود
گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست

وقتی که قلب خون شده بشکست می رود
اوّل اگر چه با سخن از عشق آمده

آخر خلاف آنچه که گفته‌ست می رود
وای از غرور تازه به دوران رسیده ای

وقتی میان طایفه ای پست می رود
هر چند مضحک است و پر از خنده های تلخ

بر ما هر آنچه لایقمان هست می رود
گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند

وقتی غبار معرکه بنشست می رود
اینجا یکی برای خودش حکم می دهد

آن دیگری همیشه به پیوست می رود
این لحظه ها که قیمت قدّ کمان ماست

تیری‌ست بی نشانه که از شصت می رود
بیراهه ها به مقصد خود ساده می رسند

امّا مسیر جاده به بن بست می رود
#افشین_یداللهی

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

حسرت313

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • داستان
  • دل نوشته
  • شعر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس